صبحی باید نقریبا پیش از طلوع خورشید برم گل محمدی جمع کنم ... از پیش میش ا میام چهار تا میش افشار از تبریز برام فرستادن یکی شون یه دو قلوی دختر آورد همه از دختر داشتن فراری هستن اما من اگه صدرصد میش بچهها دختر باشن بسیار راضی خواهم بود یکی پیدا شده دختر دوست البته از نوع میش دختر یکی شون به رحمت خدا رفت یکی شون یه چشمش کوره گوشاش کوچیکه که بهش میگن کری یکی هم ... این دو تای آخر انگار با خودم میخوان آبستن بشن اما ... اون کوره که هیچ این یکی دیگه اگه از قوچی که دارم بچه دار بشه بچه شون عوض گوسفند میشه گوساله میش از بس هیکل ه این میش شاید از قوچ هم درشتتر باشه چی میشه بچه شون
چه خدمتی برایتان انجام دهم؟ بازدید : 618
پنجشنبه 17 ارديبهشت 1399 زمان : 14:36